زبان...

ساخت وبلاگ

به انتهای یک ماه اول 96 هم کم کم میرسیم. سال 95 گذشت، سالی که اهداف مختلفی هر روز مرا درگیر خودش می کرد. از همان روزهای اول عید سرگرم رزومه درست کردن بودم... دو سه ماه اول مشغول مصاحبه ها بودم و تجربه بدی نبود... نتیجه گرفتم که رفتن به مصاحبه ها کاملا کار اشتباهی است مگر اینکه واقعا ارزش داشته باشد... 95 را درگیر کلاس های مجتمع فنی بودم و شاید این کلاس ها در آن زمان مرهمی بود به پسا خدمتم که دنبال شغلی بودم مطابق با میلم... این کلاس ها همچنان هم ادامه دارد ولی با شدت کمتری... پروژه ها هم بخش اصلی 95 را تشکیل می داد و مهمترین راه درآمد 95 همانند سال 94 همین پروژه ها بودند... تعداد پروژه ها را بالا برده بودم و الان هم درگیر پروژه هایی هستم که از 95 مانده است.... سال 95 تابستانش حتی با کرج هم گره خورده بود... با موسسه آرمان... با شرکت آشکار کننده های زیر سطحی که 3 ساعت بیشتر آن جا نبودم... ورود شخصیت های جدید در این سال هم وجود داشت... شاید مهمترین شخصیت همان احمدی بود که اولش ورود با شدتی داشت اما بعدا شدتش کمتر شد... اواخر 95 تکلیفم را با خودم مشخص کردم... که باید چیکار کرد و دل را به دریا زد... اما برای این کار باید تلاش کرد و برنامه ریزی کرد... سال 96 سال حساسی است... هرچند یکماه از این ماه گذشت ولی 11 ماه بعدش را باید واقعا با برنامه ریزی ادامه داد... امیدوارم در انتهای این سال به چیزی که قرار است برایش تلاش کنم برسم...

سونوگرافی......
ما را در سایت سونوگرافی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadeqmsg بازدید : 152 تاريخ : يکشنبه 11 تير 1396 ساعت: 2:02