پوریا

ساخت وبلاگ

این روزها، برخلاف بازارهای شلوغ آخر سال، برخلاف هیجان های خانواده خودم بخاطر ماجرای الهام، برخلاف همه شلوغی ها و کارهای آخر سال که همه انجام میدهند، برخلاف همه خاله زنک بازی ها بخاطر ماجرای الهام، برای من عجیب اینروزها خلوت است. بعد از یک مدت استرس و اضطراب بخاطر مصاحبه هایی که داشتم و برنامه ریزی های دقیق برای زبان خواندن، یک ماه و یا بیشتر هست که عجیب همه چیز برایم خلوت شده است... نه زبانی میخوانم، نه از اپلای هایی که کرده ام خبری هست و نه حتی قیمت بیت کوین خیلی تکان می خورد... حتی ماجراهای من و فاطمه هم خیلی اوکی پیش نمیرود... اتفاقا بابت همین موضوع ذهنی آشفته دارم و شاید در هر لحظه تصمیم های متفاوتی میگیرم... البته 5 روزی بود که از فاطمه هم هیچ خبری نبود... حالا بماند که از دیشب دوباره سرو کله اش پیدا شده است.

نمیخواهم در مورد 1400 خیلی حرفی بزنم، 1400 برایم آنطوری نشد که فکرش می کردم. اما شاید یک اتفاق مهم، چند قدمی نزدیک شدن به خدا، امامان مخصوصا امام حسین و امام زمان بود... اینکه 1400 برایم مطابق میل نبود، درست، و حتی در 1400 درآمدم بعد از چند سال به زیر صفر هم رسیده است، درست، اما توکل کرده ام به خدا و توسل کرده ام به امام زمان، امام حسین و همه ائمه تا دری برایم باز شود... من همچنان امیدوارم تا خدا با آن دست غیبش دری برایم باز کند و همه چیز را ردیف کند. امیدورام در این سال جدید به خواسته دلم برسم که چندین ماهی هست برایش تلاش میکنم. امیدوارم که همین اوایل سال اتفاق های خوبی برایم رخ دهد. من بعد از 13 ماه، همچنان امیدوار به خدا هستم که اراده کند و ماجرا را به نفع من تغییر دهد و دری برایم باز کند. این اواخر که اوضاع برایم عجیب خلوت شده است، گاهی فکر میکنم که شاید سکوت قبل از طوفان باشد... طوفانی که خیلی وقت هست منتظرش هستم...

با آرزوی سلامتی، شادی، خوشی و آگاهی برای همه آدم های خوب دنیا مخصوصا خانواده خودم... یا امام زمان...

سونوگرافی......
ما را در سایت سونوگرافی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadeqmsg بازدید : 114 تاريخ : سه شنبه 7 تير 1401 ساعت: 1:30